خدایا یه ویندوز ۶.۵ واسه این موبایل کوفتی ما بفرست بیاد.
پ.ن. (بعدن اضافه شد:) پیدا کردم. تو سایت xda-developers.com بود. "حضرت خدا" خودت برو ورش دار. من که مسئول کارای جبرئیل نیستم. (در جواب کامنت "حضرت خدا")
حضرت ِ خدا
یکشنبه 17 آبانماه سال 1388 ساعت 10:34 ب.ظ
فرزندم، داغ ِ دل ما را تازه کردی. چند هفته پیش از طریق اینترنت ِ الهی یک فقره ویندوز موبایل ابتیاع فرموده بودیم که جبرئیل سی دی اش را گم کرد. هر چه عرش ِ الهی را گشتیم هنوز نتواسنتیم یابنده شویم، گرچه کلی جوینده بودیم.
اگر مرام بگذاری و یک ویندوز موبایل برای من بفرستی قول می دهم در جوابش کد ِ جان بی نهایت شدن را برای تو فاش کنم.
سلام وای خیلی باحال بود 10بار به سقف خوردم و برگشتم.
حضرت ِ خدا
شنبه 23 آبانماه سال 1388 ساعت 08:06 ب.ظ
فرزندم،
تو انگار دقیقا نمی دانی "حضرت ِ خدا" یعنی چه! ما همانی هستیم که به گلابی گفتیم "باش" و "شد"، البته می توانستیم به گلابی بگوییم "سیب باش" . تا " سیب بشود"، اما بهتر دانستیم که گلابی، "گلابی" باشد، پس همان شد که ما خواستیم. ما سیم ثانیه اراده کردیم، بروبچ را طوری از میان آتش رد کردیم که ملت کف کردند.
بگذار به تو یادآور شوم که ما، از همین عرش ِ ملکوتی، با تی وی های "ال ای دی" از سوراخ سنبه های ته ِ اقیانوس گرفته، تا تفاله های ته ِ چایی شما بنی بشر را می بینیم. نهایتا بخواهم همه را خلاصه کنم، باید بفرمایم که "بچه جان حرف ِ دهنتو بفهم" یعنی چه که به ما می گویی "خودت برو ویندوز را بردار"؟ مگر تاریخ را نخواندی خیر ِ سرت؟ ملت به فرمان ِ ما سر ِ بچه شان را بیخ تا بیخ نزدیک بود ببرند، آنوقت تو یک ویندوز نمیفرستی این بالا؟
دفعه آخرت باشد ها!
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
سایتت رو دیدم.
همون ای ای ویکس
بد نبود.
فرزندم، داغ ِ دل ما را تازه کردی. چند هفته پیش از طریق اینترنت ِ الهی یک فقره ویندوز موبایل ابتیاع فرموده بودیم که جبرئیل سی دی اش را گم کرد. هر چه عرش ِ الهی را گشتیم هنوز نتواسنتیم یابنده شویم، گرچه کلی جوینده بودیم.
اگر مرام بگذاری و یک ویندوز موبایل برای من بفرستی قول می دهم در جوابش کد ِ جان بی نهایت شدن را برای تو فاش کنم.
اردت مند
خداوند ِ منان
:))
سلام وای خیلی باحال بود 10بار به سقف خوردم و برگشتم.
فرزندم،
تو انگار دقیقا نمی دانی "حضرت ِ خدا" یعنی چه! ما همانی هستیم که به گلابی گفتیم "باش" و "شد"، البته می توانستیم به گلابی بگوییم "سیب باش" . تا " سیب بشود"، اما بهتر دانستیم که گلابی، "گلابی" باشد، پس همان شد که ما خواستیم. ما سیم ثانیه اراده کردیم، بروبچ را طوری از میان آتش رد کردیم که ملت کف کردند.
بگذار به تو یادآور شوم که ما، از همین عرش ِ ملکوتی، با تی وی های "ال ای دی" از سوراخ سنبه های ته ِ اقیانوس گرفته، تا تفاله های ته ِ چایی شما بنی بشر را می بینیم. نهایتا بخواهم همه را خلاصه کنم، باید بفرمایم که "بچه جان حرف ِ دهنتو بفهم" یعنی چه که به ما می گویی "خودت برو ویندوز را بردار"؟ مگر تاریخ را نخواندی خیر ِ سرت؟ ملت به فرمان ِ ما سر ِ بچه شان را بیخ تا بیخ نزدیک بود ببرند، آنوقت تو یک ویندوز نمیفرستی این بالا؟
دفعه آخرت باشد ها!