چرخش پوچ

شاید لذت به پوچی رسیدن

چرخش پوچ

شاید لذت به پوچی رسیدن

شروع به کار



فقط یه پست جدید به مناسبت شروع به کار این وبلاگ.


تا اینجا، این چند ساعتی که دارم با بلاگ اسکای کار می کنم بیشتر از بلاگفا بهم حال داده.


در ِ وبلاگ قبلیمو بستم. (= تخته کردم ) چرا؟ دلم خواست. اوکی؟


این، یه جدیده. ولی با همون مضامین. تا زمانی که زنده باشم.


پ.ن. این بالاییه من نیستم ها!!!!!!!!


پ.پ.ن. و کیوان کماکان با این شکلکه (=) خیلی حال می کنه.


پ.پ.پ.ن. این یکی وبلاگه قراره به شدت پوچ گرایانه و در مورد خودکشی و از این جور مزخرفات بشه. اگه دوست ندارید نخونید.


پ.پ.پ.پ.ن. اگه به موضوعاتی که قراره مطالب وبلاگ در مورد اونها باشه (پوچی و ....) اعتراض کنید، می زنم تو سرتون. چون نمی دونید این چند روزه چی به من گذشته.


پ.پ.پ.پ.پ.ن. اتفاقی که بر من گذشته به هیچ وجه در مورد قطع رابطه با یه نفر از جنس مخالف و این چرت و پرت ها نیست. اتفاقا برعکس، یکی از همون جنس مخالف (که من به شدت دوسش دارم) تا حالا شاید نذاشته من خودمو از پله های اضطراری خوابگاه پرت کنم پایین.


پ.پ.پ.پ.پ.پ.ن. یادم باشه یه عکس از پله اضطراری ها و مکان مورد علاقه من در ارتفاع تقریبا 35 متری (طبقه 12ام)، روی یه تیر آهن بدون هیچ نوع حفاظی براتون بذارم که حال کنید.


پ.پ.پ.پ.پ.پ.پ.ن. رنگ مشکی و قالب اون وبلاگمو بیشتر دوست دارم.


نظرات 2 + ارسال نظر
شیده سه‌شنبه 14 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 02:55 ب.ظ http://shyshysblog.wordpress.com/

سلام
خونه ی نو مبارک
چرا نیومدی وردپرس یا بلاگر؟ تو که اساس کشی داشتی یه دفه میومدی یه سرویس غیر وطنی!
.
منظورم از جمله ی <تازه داشت از این داستانا خوشم میومد> این بود که داشتم به خوندندنشون عادت میکردم و تو گفته بودی که شاید دیگه اصلا وبلاگ ننویسی گفتم شاید با این طرز بیان راغب بشی به ادامه ی نوشتن :D
.
دیدی املام خوبه!
.
از راهنمایی تحصیلی ممنونم ، برم ببینم همدان گاما داره یا نه ، اتفاقا خودم هم به شخصه خیلی از قلمچی بدم میاد ، کتاباش خیلی چرته دیگه چه برسه به آموزشگاش!
.
پ.پ.ن : همه با اون شکله حال میکنن.
.
اگه این پوچی و اینا ادامهی همون وبلاگ قبلی باشه هیچ مشکلی نیست که هیچ ، تازه خوب هم هست.

پارمیس جمعه 17 مهر‌ماه سال 1388 ساعت 06:05 ب.ظ http://www.rozalinda-figoorante.blogfa.com

سلام .بابا ایول .با اون خداحافظی که کردی گفتم میری دیگه بر نگردی.نگو یه جا دیگرو داشتی واسه زاپاس.
از این که به من سر زدی ممنون.در مورد اینی که میخوام بگم مطمئن نیستم ولی فکر کنم کسی که کمبود و عقده داره حتما یه مشکلی تو فرهنگش داره چون به سادکی هر چی که بوده قبول کرده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد